loading...
انجمن نتورک ایران
mlmia بازدید : 816 نظرات (0)

درس پمپ

water-pump


در اواخر دهۀ ۵۰ وقتی کودکی بیش نبودم، با مادرم برای آوردن آب می رفتیم و برای شروع، ابتدا کمی آب داخل پمپ می ریختیم. سپس من شروع می کردم به بالا و پایین بردن دستۀ پمپ. می شنیدم که مادرم می گفت: “آفرین پسرم، آب داره بالا میاد، توقف نکن، یه کم سریعتر ….”. اما آنروز من هنوز کوچک بودم و این کار انرژی زیادی می خواست و در نتیجه آب همیشه به چاه برمی گشت. این همه زور زدن تقریباً برای هیچی، مگر یادگیری درس پمپ. این داستان هر روز تکرار می شد و پمپ هم هر روز به من درس می داد. تا اینکه یک روز با راهنمایی و پافشاری مادرم، پمپ هر چی آب می خواستم به من داد.زیگ زیگلار در یکی از سمینارهای خود در مورد تصمیم گیری و پابرجا ماندن بر تصمیم صحبت می کرد. او برای توضیح این بخش از سمینارش از یک پمپ آب استفاده کرد. احتمالاً شما هم نمونه ای از این پمپ ها را دیده اید که معمولاً در روستاها از آن برای بالا کشیدن آب از چاه استفاده می کنند. این نوع پمپ بوسیلۀ لوله ای به چاه متّصل است و دسته ای دارد که اگر با سرعت به بالا و پایین کشیده شود بر اثر ایجاد خلأ در لوله، آب بسمت بالا هدایت شده و از دهانه ی پمپ بیرون می ریزد. زیگ می گفت که نباید توقف کنید چون نمی دانید آب تا کجای لوله بالا آمده است. اگر توقف کنید آب دوباره به چاه برمی گردد. آنقدر به این کار ادامه داد تا آب از دهانۀ پمپ سرازیر شد. اگر شروع کرده و به اندازۀ کافی استقامت کنید، هر اندازه که آب بخواهید بدست می آورید. زندگی نیز همینگونه است.

و درسی را به من داد که هرگز فراموش نمی کنم: « درس پمپ »


wjreqh3eecyrwv51lyl5

این متن نوشته ی کریگ تاکر (Craig tucker)، نویسندۀ ومجری کارگاهها و سمینارهای زنده در مورد MLM است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
انجمن نتورک ایران
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟